بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
از عشـــــــق هاي اين روزها داستاني به بلنداي شنگول و منگول هم نمي توان نوشت ، چه برسد به شـيرين و فرهـاد ...
گاهی آنقدرخدازودبه خواسته هایمان جواب میدهدکه باورمان نمیشودازطرف اوبوده... واینجاست که میگوییم عجب شانسی اوردیم!!!................
من به هر تحقیری که شدم با صدای بلند خندیدم نامم را گذاشتند با جنبه اما نمیدانند با صدای بلند خندیدم تا کسی صدای شکسته شدن قلبم را نشود.
ﺁﺧﺮﻳﻦ ﮔﺮﮒ ﮔﻠﻪ ﺭﺍ ﺁﻥ ﺁﻫﻮﻳﻲ ﮐﺸﺖ ﮐﻪ ﮔﺮﮒ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﮔﻴﺎﻩ ﺧﻮﺍﺭ ﺷﺪ
دنیا اگر مردانگی سرش میشد که نامش دخترانه نبود!!!!!
باید مِثِ پُشت بالش باشی , سرد که باشی خواستنی تری :|
از گربه ملوس بودنش یاد بگیرید ن چشم سفیدیش.......
من عاشق آن گلم که در بیابان عشق پژمرده شد ولی منت باران را نکشــید
خدایش اینقد که سرمون تو موبایل و لپ تاپه اگه تو قرآن بود الان دو دونگ بهشت مالمون بود :اا
" چه حقير است و کوچک ، زندگی آنکه دستانش را ميان ديده و دنيا قرار داده و هيچ نمی بيند جز خطوط باريک دستانش. در خانه نادانی ، آينه ای نيست که روح خود را در آن به تماشا بنشيند ". جبران خلیل جبران
دکتر نگام کرد پرسید: سر درد داری؟ -آره شبا چشات می سوزه؟ -آره بغض گلوتو میگیره؟ - آره زیر چشاتم که گود افتاده.. پاشو..پاشو برو سراغ همون که باعثشه...از دست من کاری بر نمیاد..
گفتم اشکال نداره این میاد خاطرات اون لعنتی پاک میشه... دیدم این شد لعنتی تر.... خاطراتم چند برابر....
پیام اخر امروزم رو مینویسم بسلامتی اونایی که با یک عینک نشستن روی یک صندلی و میخوان یک سوزن رو نخ کنن!
لیاقتت همون گوسفندایی هستن که شبا میشمری تا خوابت ببره نه شب بخیری که من هرشب بهت میگفتم.....
هزار عیب و دوصد نقص در وجود من است تو با نگاه محبت مرا تماشا کن!
گـاهـی ، بـایـد از نـگـرانـی وتـردیـد و تـرس دسـت بـرداریـد وایـمان داشـتـه بـاشـید کـه هـمـه چـیـز درسـت خـواهـد شد،نـه آنـگونـه کـه شـما می خـواهـیـد، بـلـکـه آنـگونـه کـه خـیـر درآن اسـت.
از عشـــــــق هاي اين روزها داستاني به بلنداي شنگول و منگول هم نمي توان نوشت ، چه برسد به شـيرين و فرهـاد ...
گاهی آنقدرخدازودبه خواسته هایمان جواب میدهدکه باورمان نمیشودازطرف اوبوده... واینجاست که میگوییم عجب شانسی اوردیم!!!................
من به هر تحقیری که شدم با صدای بلند خندیدم نامم را گذاشتند با جنبه اما نمیدانند با صدای بلند خندیدم تا کسی صدای شکسته شدن قلبم را نشود.
ﺁﺧﺮﻳﻦ ﮔﺮﮒ ﮔﻠﻪ ﺭﺍ ﺁﻥ ﺁﻫﻮﻳﻲ ﮐﺸﺖ ﮐﻪ ﮔﺮﮒ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﮔﻴﺎﻩ ﺧﻮﺍﺭ ﺷﺪ
دنیا اگر مردانگی سرش میشد که نامش دخترانه نبود!!!!!
باید مِثِ پُشت بالش باشی , سرد که باشی خواستنی تری :|
از گربه ملوس بودنش یاد بگیرید ن چشم سفیدیش.......
من عاشق آن گلم که در بیابان عشق پژمرده شد ولی منت باران را نکشــید
خدایش اینقد که سرمون تو موبایل و لپ تاپه اگه تو قرآن بود الان دو دونگ بهشت مالمون بود :اا
" چه حقير است و کوچک ، زندگی آنکه دستانش را ميان ديده و دنيا قرار داده و هيچ نمی بيند جز خطوط باريک دستانش. در خانه نادانی ، آينه ای نيست که روح خود را در آن به تماشا بنشيند ". جبران خلیل جبران
دکتر نگام کرد پرسید: سر درد داری؟ -آره شبا چشات می سوزه؟ -آره بغض گلوتو میگیره؟ - آره زیر چشاتم که گود افتاده.. پاشو..پاشو برو سراغ همون که باعثشه...از دست من کاری بر نمیاد..
گفتم اشکال نداره این میاد خاطرات اون لعنتی پاک میشه... دیدم این شد لعنتی تر.... خاطراتم چند برابر....
پیام اخر امروزم رو مینویسم بسلامتی اونایی که با یک عینک نشستن روی یک صندلی و میخوان یک سوزن رو نخ کنن!
لیاقتت همون گوسفندایی هستن که شبا میشمری تا خوابت ببره نه شب بخیری که من هرشب بهت میگفتم.....
هزار عیب و دوصد نقص در وجود من است تو با نگاه محبت مرا تماشا کن!
گـاهـی ، بـایـد از نـگـرانـی وتـردیـد و تـرس دسـت بـرداریـد وایـمان داشـتـه بـاشـید کـه هـمـه چـیـز درسـت خـواهـد شد،نـه آنـگونـه کـه شـما می خـواهـیـد، بـلـکـه آنـگونـه کـه خـیـر درآن اسـت.
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}